استاد زیرک و شاگرد مغرور
|
داستان کوتاه استاد و شاگرد زیرک. استاد دانشگاه با این سوال شاگردانش را به یک چالش ذهنی کشاند:آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟ شاگردی با قاطعیت پاسخ … |
|
استاد زیرک و شاگرد مغرور. یکى از معلمان کشتى شاگردى با استعداد داشت و به او سیصد و شصت و پنج فن از فنون کُشتىگیری را یاد داد. هنگامى که … |
|
شاگرد جوان مانند پیل مست بر سر استاد فرود آمد و آسیبى سخت به او زد که … پادشاه گفت: به خاطر همین، هوشمندان زیرک گفته اند: دوست را چندان قوت نده … |
|
استاد زیرک و شاگرد مغرور. یکى از معلمان کشتى شاگردى با استعداد داشت و به او سیصد و شصت و پنج فن از فنون کُشتىگیری را یاد داد. هنگامى که … |
|
شاگرد زیرک فهمید که باید بیماری را به استاد تلقین کند. … گویا این بی وفا به زیبایی و آب ورنگ ظاهر خود فریفته و مغرور شده است و دیگر از حال من … |
|
مگر گوشه خاطرش با جمال یکی از شاگردان میلی داشت. سیصد و پنجاه … استاد دانست که جوان به قوت از او برتر است، بدان بند غریب که از وی نهان داشته بود با او در آویخت. |
|
استاد زیرک و شاگرد مغرور. یکى از معلمان کشتى شاگردى با استعداد داشت و به او سیصد و شصت و پنج فن از فنون کُشتىگیری را یاد داد. هنگامى که… 1 دقیقه. چیزی که … |
|
شاگرد زیرک فهمید که باید بیماری را به استاد تلقین کند. … گویا این بی وفا به زیبایی و آب ورنگ ظاهر خود فریفته و مغرور شده است و دیگر از حال من بی خبر است. |
|
پادشاه از روی قائن و نشانه ها، به زشتی اخلاق آن وزیر غافل و مغرور پی برد، او را …. شاه دستور داد جایزه کلانی به استاد دادند و شاگرد را مورد سرزنش قرار داد که: … پادشاه گفت: به خاطر همین، هوشمندان زیرک گفته اند: (دوست را چندان قوت نده که … |
|
داستان کوتاه استاد و شاگرد زیرک » » » داستان کوتاه استاد و شاگرد زیرک دوشنبه , ۱۲ فروردین , ۱۳۹۸ … شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:بله او خلق کرد استاد پرسید:آیا خدا. |
|
شاگرد زیرک ایستادند تا اول او داخل برود و کار را آغاز کند. … استاد گفت: نه حالم خوب است و مشکلی ندارم، برو بنشین درست را بخوان.اما گمان ….. مغرور. و. غافل. نکند. در رابطه با همین موضوع، چندی پیش در فضای مجازی عکسی منتشر شد که باعث شگفتی و … |
|
معلم و کودکان کودکان مکتب از درسومشق خسته شده بودند. باهم مشورت کردند … همه دم در منتظر شاگرد زیرک ایستادند تا اول او داخل برود و کار را آغاز کند. او آمد و وارد شد و به …. پزشکان به دانش خود مغرور بودند و یادی از خدا نکردند. خدا هم عجز و … |
|
شاگرد زیرک با اشاره کرد که بچهها یواش یواش صداشان را بلند کردند. بعد گفت … بچهها برای سلامتی استاد دعا کردند و با شادی به سوی خانهها رفتند. مادران با …. موش مغرور شد و با خود گفت: من پهلوانِ بزرگی هستم و شتر با این عظمت را میکشم. رفتند تا به … |
|
سرویس فرهنگ و هنر آناج، استاد عباس داداش زاده متخلص به فانی تبریزی، شاعر آیینی و از جمله پژوهشگران ….. وَر شـوی مـغــرور ، بــاز از یک نـظـــر …… با صفای اهل بیت(ع) حاج فیروز زیرک کار از موفق ترين شاگردان استاد از بعد تربيتي به شمار می آید. |
|
براي سلامتي و طول عمر استاد ديناني صلوات. … استاد بزرگترین افتخار خودش را شاگردی علامه طباطبائی می داند: «من اگر علامه را … اما در اون حیطه زندگی زیرک است هر حیوانی هم خوب زندگی میکند یعنی نسبت به زندگی …. آدم مغرور میشه خود این غرور یک بیماری است بنابراین تلبیس نفس که همان … |
|
معلم یک کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . … در غیاب تاجر، شاگرد به روستاییها گفت: «این همه میمون در قفس را …. شاگر زیرک و استاد …. که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی. |
|
آیین نکوداشت انجمن کتابداری و اطلاع رسانی فارس از آخرین شاگرد ملک الشعراء بهار … رابطه استاد (در اینجا منظورم استاد راهنما و مشاور است) و دانشجو گاه به رابطه ای …. دانشجوی زیرک باید از طریق ارتباط با دانشجویان سالهای قبل و نیز اساتید خود به … وقتی اساتید مغرور حاضر نیستند حتی جواب تلفن دانشجو را بدهند. |
|
… و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد: ….. من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در …. شاگرد ديگري دستش را بلند کرد و گفت: “استاد ميتوانم از شما سوالي بپرسم؟” |
|
علامت شاگرد مستعد ِبا هوشِ زیرک چیست؟ بدون اعتراض،حرف حق را گوش می کند.مثالی می زنیم:معلم در حل مسئله ای راه حلی ارائه می دهد،دانش آموز هم راه حل … |
|
يك پسر دارد كه اندر شهر نيست خوب و زيرك چابك و مكسب كنى است. گفت صوفى ما …… علامت عاقل تمام و علامت نيم عاقل و مرد تمام و نيم مرد و علامت شقى مغرور لاشى. عاقل آن باشد كه …… همچو موسى نور كى يابد ز جيب سخرهى استاد و شاگرد كتاب. زين نظر وين … |
|
شغال مغرور شد و گفت من طاووس بهشتيام, پيش شغالان رفت. و مغرورانه ايستاد. شغالان پرسيدند, چه ….. همه دم در منتظر شاگرد زيرك ايستادند تا اول او داخل برود و كار را آغاز كند.او آمد و وارد شد و به استاد سلام كرد و گفت : خدا بد ندهد؟ چرا رنگ رويتان زرد است؟ |
برچسبها:حکایت های گلستان سعدی: باب اول حکایت 28 – برترى زور ..., داستان کوتاه استاد و شاگرد زیرک - مجله تصویر زندگی, داستان های مثنوی حکایت نیست هدایت است - آفتاب, هفت داستان کودکانه از گلستان سعدی - آرمانین, هفت داستان کودکانه از گلستان سعدی - آکانیوز